ای کاروان آهسته ران....

وقتی نسیم می وزد، این بوی سیب چیست؟                                   
این سرزمین تیره و گرم و غریب چیست؟                                       
بی اختیار باز دلم شور می زند
با من بگو گواه دل بی شکیب چیست؟
شاید رباب بشنود آرام تر بگو
آن تیرهای چلّه نشین مهیب چیست؟
حالا که تیغ خنجرشان برق می زند
فهمیده ام که معنی شیب الخضیب چیست
مادر مرا سپرده به تو جانِ مادرم
آوارگی و یا که اسارت...؟ نصیب چیست؟


الهی! بهر قربانی به درگاهت سر آوردم
نه تنها سر برایت بلکه از سر بهتر آوردم
پی ابقای «قَد قامَت» بـه ظهر روز عاشورا
برای گفتن «الله اکبر» اکبر آوردم
علی را در غدیر خم نبی بگرفت روی دست
ولی من روی دست خود علی اصغر آوردم
برای آن­که هم­دردی کنم با مادرم زهرا
برای خوردن سیلی سه ساله دختر آوردم
علی انگشتر خود را به سائل داد، امّا من
برای ساربان انگشت با انگشتر آوردم
من «ژولیده» می گویم، حسین بن علی گفتا:
الهی! بهر قربانی به درگاهت سر آوردم

پ.ن1:برای دریافت تصاویر مذهبی و با کیفیت به سایت عصر انتظارhttp://www.asr-entezar.ir/رجوع کنید
پ.ن2: دریافت همخوانی بسیار زیبای ای کاروان آهسته ران... اینجا کلیک کنید.