غریب

اونقدر این امام غریبه که خادم‌های حرمش شیعه نیستن.

اونقدر غریبه که میگن دو بعدازظهر به بعد فقط سه- چهار زائر داره.
شهادت امام هادی (ع) تسلیت باد. 

شکر ایزد را که دیدم روی تو

به نام خدای عشق

فصل بهار آمد و رنگ بهار نیست... اردی‌جهنم است زمانی که یار نیست

قسمتی از متن: از سال‌ها پیش از ازدواج با مریم آشنا شده بود. با هم کتاب ردوبدل می‌کردند، بیرون می‌رفتند، کنسرت و سخنرانی و کلاً هر مراسم دیگری...

اگر خود خدا هم می‌خواست کسی را از گِل این خاک بیآفریند، همه بدگل می‌شدند و خوشگلی بر روی زمین نداشتیم. نه آبی داشت و نه گیاهی، خاکش زشت و بی‌ارزش بود. دانه‌های سفیدی در ماسه‌هایش درشتی می‌نمود. می‌گفتند: دانه‌های نمک است. ما را بردند در کاسه مانندی از ماسه. گرم نبود. داغ و سوزان بود. از کاسه نمی‌توانستی خارج شوی. فقط راهی داشت برای بازگشت از همان مسیری که آمده بودیم. این را من می‌دیدم. ولی می‌گفتند: پر از راه است. بسیار هم کوچک بود. صحبتشان که شروع شد، فهمیدیم بحث در مورد همان عکس بزرگی است که در بالای سرمان خارج از کاسه قرار گرفته. تصویر پر بود از لت و پارهایی که در موردشان می‌گفتند: آوردنشان همین جا. از همه خون می‌رفت و باد دانه‌های نمکِ درون ماسه را به خون همه می‌پاشید و آبی هم برای خوردن نبود. صد و بیست نفر؛ همه مُردند. فکرم مشغول بود. بقیه را نمی‌دانم. در همان نقطه‌ای که بودم، به نوشتن برای آن محل فکر می‌کردم و به یکباره یادم آمد آوینی همین جا شهید شد. برای کشف حقیقت آمده بود. بعد از گذشت یک ماه، وقتی این متن را تایپ می‌کنم، به یکباره در سایتی می‌بینم: در آستانه سالروز شهادتِ «سیدشهیدان اهل قلم» شهید سیدمرتضی آوینی... اتفاق است؟ مهم نیست. آنجا، فکه بود.

ادامه‌ی متن، دارای واقعیاتی بوده و برای بسیاری «بحث ممنوعه» می‌باشد. اگر دوست ندارید، نخوانید/ در ادامه‌ی مطلب.

  ادامه مطلب ...

زبان پارسی را نگذاریم بمیرد...

۲a kon sa@ ۴ biad. Man dg miram. Mr۳۰. Cu

ترجمه متن بالا: دعا کن ساعت ۴ بیاید. من دیگر می‌روم. مرسی. به امید دیدار

اگر این پیام را بیست سال پیش می‌دیدیم تصور می‌کردیم یا کُدی نظامی است یا رمز جاسوسی؛ اما الان راحت می‌توانیم آن را در پیامک‌های گوشی همراه بخوانیم. آیا زبان پارسی در خطر نیست؟

در طول تاریخ ایران‌زمین، نقاط عطفی وجود دارد که هر یک می‌توانست زبان فارسی را به نابودی و فراموشی بسپارد، اما این‌چنین نشد؛ از حمله‌ی اعراب گرفته تا یورش مغولان و سپس بازشدن پای غربیان به سرزمین‌های پارسی‌زبان که هر کدام به تنهایی این توان را داشتند تا بر زبان فارسی تأثیر ویرانگر بگذارند، اما پاره‌ای دلایل باعث شد زبان فارسی از تمام این تهدیدها فرصت بسازد و همچنان به مثابه زبان اصلی ایرانیان وسیله‌ی ارتباط در حوزه‌های گوناگون اجتماعی، سیاسی، علمی، هنری و ادبی باقی بماند.

مهم‌ترین و اصلی‌ترین دلیلی که تاکنون موجب ماندگاری و نامیرایی زبان فارسی شده، وجود ادبیات غنی و ریشه‌دار فارسی است.

جهان کرده‌ام از سخن چون بهشت / از این بیش تخم سخن کس نکشت
بسی رنج بردم در این سال سی / عجم زنده کردم بدین پارسی
چنان نامداران و گردن‌کشان / که دادم یکایک از ایشان نشان
همه مرده از روزگار دراز / شد از گفت من نامشان زنده باز
بناهای آباد گردد خراب / ز باران و از تابش آفتاب
پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و باران نیابد گزند
بدین نامه بر عمرها بگذرد / بخواند هر آن کس که دارد خرد
نمیرم از این پس که من زنده‌ام / که تخم سخن را پراکنده‌ام
هر آن کس که دارد هش و رأی و دین / پس از مرگ بر من کند آفرین

به هر روی هرگونه دخل و تصرف در خط پارسی تبعاتی جبران‌ناپذیر دارد که می‌تواند بر دیگر بخش‌های فرهنگی، سیاسی و علمی کشور تأثیر بگذارد و نگهداری و پاسداری از زبان و ادبیات پارسی باینده‌ی یکایک پارسی‌زبانان، به‌ویژه نویسندگان و شاعران پارسی‌زبان است که همگی پور فردوسی پاکزادند. حالا کی به فردوسی آفرین میگه؟

رهبر انقلاب:  من خیلى نگران زبان فارسى‌ام؛ خیلى نگرانم ... ما در کانون زبان فارسى، داریم زبان فارسى را فراموش میکنیم؛ براى تحکیم آن، براى تعمیق آن، براى گسترش آن، براى جلوگیرى از دخیلهاى خارجى هیچ اقدامى نمی کنیم.

این زبان تو را می خواند...

چاپ اول ماه پاک

پخش چاپ اول «ماه پاک» فردا انجام می گیرد.