در ره او بی سرو پا می روم...بهر خدا می روم

نظرات 3 + ارسال نظر

ممنون بابت عکس پر محتوا
ان شاءالله که همگی پیرو راه شهدا باشیم

یزدانی پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 19:54

#علی از پا افتاد

خبر #زخم_سرش ورد زبان ها افتاد

اسمان ها لرزید

ناگهان ولوله در عرش #معلی افتاد

روضه ای برپا شد

ناله ی #فاطمه در صحن مصلی افتاد

تا زمین خورد علی

کنج محراب دگر #حضرت_زهرا افتاد

یادی از خانم کرد

بی رمق بر روی سجاده سرش تا افتاد

به در خانه رسید

پیش چشمان تر زینب کبری افتاد

باز هم زخم زبان

بار دیگر شرری بر دل آقا افتاد

همگی دلگیرند

محنی بر دل مرغابی دریا افتاد

بستری پهن که شد

یاد باغ گل انسیة الحورا افتاد

نه فقط در کوفه

کربلا هم علی دیگری از پا افتاد

باز هم ضرب عمود

اربا اربا پسری در دل صحرا افتاد

باز هم فرق دو نیم

از روی زین به زمین اکبر لیلا افتاد

ساعتی بعد از آن

چشم شوری به سر حضرت سقا افتاد

ابن ملجم آمد

حیدری در وسط حلقه ی اعدا افتاد

آمد انجا زهرا

تا به زانو بگذارد سرش اما افتاد

عاشقی دردسر است

هر که هم نام علی شد به خطرها افتاد

بازگشت پنج‌شنبه 18 تیر 1394 ساعت 13:33

سلام خدمت همه دوستای گلم امیدوارم نماز روزه همه تون قبول باشه.....
میگم دوستان بنظرتون دیگه دلخوری وقهر کافی نیس..بنظرتون بهتر نیس تو این روزای عزیز که خدا با اون همه عظنتش هم میبخشه ماهم هم همدیگه رو ببخشیم...
خصوصا از اقای رحیمی خواهشمندم که اکانت نمایندهای عزیزمونو دوباره باز کنه...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.